۱۳۹۲ فروردین ۲۳, جمعه

لیلی که نبود


لیلی که نبود، عصرها کنار پنجره می نشستم و چایی می خوردم. تعریف از خود نباشه شنیده ام هند هم جای قشنگی ست. وقتی با من حرف میزنی. وقتی منو می بوسی. وقتی هستی و این بوی الکل شده قسمتی از بودنمون با هم چه خوب میشد اگه دنیا هم تلو تلو بخوره و و عربده بکشه. دنیا هم تو کوچه های بد مستی آواز بخونه. آواز کولی. مثل اون یارو اسپانیاییه. لیلی که نبود. لیلی هیچ وقت نبوده. لیلی وجود نداشته. لیلی قسمی تلاش روشنفکرانه است برای مجنونیت معشوقی که در پاریس صبح ها که از خواب بیدار می شود قهوه اش را با نکتورن های شوپن می نوشد. لیلی که نبود را به یاد من نیار. بگذار خوب باشد حالم. من لیلی را دوست داشتم. حرف بزن . حرف های الکی. بگو اولالا. مثل فرنگیا عشوه گری. مثل ایرانیا تنبلی. مثل عربا رقص. مثل آوانگارد هاعکس پروفایل پیکچر... بگذریم. لبخند بزن. دارن فیلم میگیرن. از همه شبکه های استانی اومدن اینجا.