۱۳۸۹ مرداد ۱۱, دوشنبه

خدا یک دگر آزار ِ درمان ناپذیر!

خواب دیدم.
برف اومده بود و همه جا سفید بود. یه خیابون ساکت و خلوت.
تو هم بودی.
کاش از خواب بلند نمیشدم.
کاش از خواب بلند نمیشدم.
کاش از خواب بلند نمیشدم.
خدا ، چه دنیای کثافتی خلق کردی.
کاش میفهمیدم چته؟
بغض دارم.خفه دارم میشم.
برف میخوام.
میخوام برم.

۲ نظر:

مهسا گفت...

من هم

خواب اقیانوس دیدم و آرزو کردم کاش از خواب بلند نمیشدم. آرزو کردم کاش از خواب بلند نمیشدم.

.


تیتر های این دو تا نوشته آخریت عالیه.

javooon گفت...

migi che donyaye kesafati khalgh kardi?
bayad ye chiz behet begam bedoon hamon khoda to ro khalgh karde pas toam.....